علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده

نویسنده: مصطفی رسولی
1403/10/27   03:29
تحقیقات نشان داده است که در جوامع بدوی یا در جوامعی که قوانین عرفی آن حول محور " زور" مستقر شده و منطق در آن کاربرد کمتری دارد، تنبیه سخت ترین و کم هزینه ترین و در عین حال هم بدترین واکنش موجود است
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده

اگر می خواهیم جهانی صلح آمیز داشته باشیم باید در قدم نخست، با روش های خشونت آمیز در خانواده مبارزه کنیم، زیرا امروزه متداولترین خشونت موجود در سطح جوامع انسانی، خشونت در خانواده است

پدیده خشونت خانگی در کشور ما در قیاس با پاره ای از کشورها کمتر رخ می دهد اما به هر حال واقعیت تلخی است که وجود دارد و عواملی نظیر بی پناهی اعضای آزار دیده، ترس و شرم اعضای خانواده در بیان آزار، کاستی های قانونی، بی توجهی نهادهای حمایتی و هزاران عامل دیگر در گسترش این امر دخیل است.

این امر ضروری به نظر می رسد که با یک عزم ملی، علل گرایش به خشونت توسط کارشناسان بررسی شده و روشهای درمانی متناسب با آن به افکار عمومی ارائه شود

در این خصوص یک فوق تخصص روانکاوی با بررسی علل روانشناختی گرایش به خشونت اظهار داشت: گاهی خشونت توسط فرهنگ، تایید و یا تشویق می شود و حتی توسط خانواده به رسمیت شناخته شده و یک رفتار نرمال تلقی می شود

روانکاوان معتقدند هنگامی که نمی توانیم حرفمان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال می کنیم و این به معنای آن است که کسی که اقتدار درونی اش از بین رفته یا کم رنگ شده است ناچار است توسط خشونت خواسته اش را محقق کند

وقتی احترام به خود را یاد نگرفته ایم و از کودکی با احساس تحقیر زندگی کرده ایم به دیگران نیز طبعا احترام نمی گذاریم و این بی احترامی را بر فردی که از خودمان ضعیف تر است مثل کودکمان اعمال می کنیم

این بی احترامی مثل یک عقده سرکوفته ی حل نشده در درون فرد باقی می ماند و هنگامی که فرد توسط عوامل بیرونی تحریک می شود آن را به شکل پرخاشگری و خشونت بیرون می ریزد

در چنین شرایطی فرد بیمار فکر می کند که دوست داشتنی نیست و غیرقابل احترام است و در چنین حالتی حتی احساس شرم نهفته در درون آدمی افزایش می یابد

در چنین شرایطی است که تخلیه کردن احساس شرم بوسیله کتک زدن و تحقیر کردن کسی که ما را خشمگین کرده است،فوق العاده ارضاکننده و تخلیه کننده است لذا این تجربه به کرات تکرار می شود.

مرادی تصریح کرد: هنگامی که کودک کتک می خورد به تنها چیزی که نمی اندیشد کار اشتباهی است که انجام داده است و اصلا به دلیلی که پدر و مادر به خاطر آن وی را کتک زده اند فکر نمی کند بلکه تنها چیزی که کودک در آن شرایط به آن می اندیشد آن است که مورد توهین و تحقیر قرار گرفته است.

حشونت اعمال شده توسط والدین را مهمترین عامل از بین رفتن اعتماد و صمیمیت در خانواده عنوان کرد.

این متخصص، اضطراب، ترس از جدایی، شب ادراری و وجود علائم روان تنی را از جمله تاثیرات کوتاه مدت خشونت نسبت به کودکان دانست

آن چه اهمیت بیشتری دارد اثرات درازمدت خشونت بر کودک است،اعتماد بنفس پایین و احساس شرم از مهمترین این تاثیرات است و چنین کودکی در بزرگسالی تبدیل به یک والد مهاجم، خشن و آزاردهنده شده و کودک خود را مورد آسیب قرار می دهد

فرد بوسیله اعمال خشونت، واکنش قهرآمیز خود را به عوامل ناخوشایندی که وی را تحت فشار قرار داده اند، ارائه می کند

قربانیان خشونت نیز خودشان در اعمال خشونت نقش مهمی را ایفاء می کنند زیرا سکوت بزه دیدگان در مقابل خشونت موجب بروز مجدد آن خواهد شد

وی افزود: اگر در خانواده، گفتمان منطق حاکم باشد می توان بحرانهای گوناگون را مدیریت کرد اما هر جا که ما روشهای آموزشی، تربیتی، علمی و ساز و کارهای منطقی برای مهار اختلافات خانوادگی نداشته باشیم خشونت تنها راه چاره تلقی می شود

علل اجتماعی، فرهنگی و روانی از جمله مهمترین علل ایجاد خشونت است، مشاهده فیلمهای سراسر خشونت به کودکانمان می آموزد که می توان از طریق اعمال این رفتار های خشونت آمیز به مقصود رسید.

گاهی خشونت می تواند علل روانی داشته باشد و نشانگر ترس و دلهره فرد از یک عامل بیرونی باشد زیرا بسیاری مواقع شخص به علت ترس و دلهره از یک عامل دیگر دست به خشونت می زند

این جرم شناس، استرس، دلواپسی، نگرانی و افسردگی را از نتایج اعمال خشونت عنوان کرد و افزود: هر چه درجه جامعه پذیر شدن افراد بیشتر باشد به همان نسبت نیز نظم، قانون پذیری و خشونت گریزی بیشتر می شود

خشونت معمولا وقتی میان افراد ابراز می شود که فرد تهدیدی را احساس می کند و در پاسخ به آن احساس تهدید، رفتار پرخاشگرانه از خود بروز می دهد

شیوع تعارض خانوادگی، عدم صمیمیت مابین پدر و مادر، زد و خورد، خانواده از هم گسیخته، طلاق و فرزندانی که توسط تک والد نگهداری می شوند، می توانند فضا را برای پرخاشگری کودکان فراهم کنند

کودک بیشترین آموزه های خود را نه از طریق توصیه های کلامی بلکه از طریق مشاهداتش بدست می آورد و الگو می گیرد

کودک از والدینش می آموزد که چگونه رفتار کند، پدر و مادری که خودشان درگیر پرخاشگری کلامی هستند به کودکشان این پیام را منتقل می کنند که" اگر کسی کاری انجام داد که خوشایند تو نبود می توانی بر سر او داد زده یا به او ضربه بزنی!"

ما معمولا کودکمان را وقتی تنبیه می کنیم که کاری مخالف میل ما انجام داده است، ما از کار او خوشحال نیستیم و به او این پیام را می دهیم که اگر از کسی خوشحال نبودی می توانی او را بزنی و کودک پیام ما را دریافت کرده و تقلید می کند.

امتیاز دهی به مقالهScoring the article
 
ثبت نظر یا سوالRegister comments or questions
نام و نام خانوادگیfirst name and last name
ارسال
نظراتComments   (0)
ترتیب
دلار: 82,905تومانبیت کوین: 105,249 دلار
829050
fa