آتش🔥

نویسنده: طاها نیکی
1401/10/03   17:49
در سال 1860 دانشمند انگلیسی مایکل فارادی یک سری سخنرانی عمومی ارائه کرد که در آن از یک شمع برای نشان دادن اصول فلسفه طبیعی استفاده کرد. آتش نمونه مناسبی بود زیرا محیط اطراف خود را یکپارچه می کند و همچنین مناسب بود زیرا در دنیای فارادی آتش همیشه وجود داشت. هر گوشه و کنار
آتش🔥

در سال 1860 دانشمند انگلیسی مایکل فارادی یک سری سخنرانی عمومی ارائه کرد که در آن از یک شمع برای نشان دادن اصول فلسفه طبیعی استفاده کرد. آتش نمونه مناسبی بود زیرا محیط اطراف خود را یکپارچه می کند و همچنین مناسب بود زیرا در دنیای فارادی آتش همیشه وجود داشت. هر گوشه و کنار جهان بشر با شعله های آتش سوسو می زد تا روشنایی، گرما، پخت و پز، کار و حتی سرگرمی انجام شود. اما این شروع به تغییر کرد. تا آن زمان، بریتانیا 10000 مایل راه آهن و ایالات متحده 29000 راه آهن داشت. آن لوکوموتیوها بیش از آنچه که چشم انداز زنده می توانست تامین کند، سوخت می خواست. مهندسان به مناظر باستانی – به زیست توده فسیلی، به ویژه زغال سنگ – روی آوردند و آتش را به احتراق ساده کردند.


امروز، یک فارادی مدرن از شمع استفاده نمی کند – احتمالاً نمی توانست از آن استفاده کند، زیرا سالن سخنرانی مجهز به آشکارسازهای دود و آب پاش های خودکار است و مخاطبانش با آنچه که می بینند ارتباط برقرار نمی کنند، زیرا آنها دیگر علم سوزاندن روزانه را ندارند. اطراف آنها برای یک معادل معاصر، او ممکن است به یک شعله ی شکسته روی بیاورد، و برای نشان دادن اصول پشت دینامیک زمینی، ممکن است آن شعله ها را در حالی که در گذشته عمیق آتش و بشریت می سوزند، ردیابی کند.




آدر میان عناصر باستانی، آتش چیز عجیبی است. زمین، آب، هوا - همه مواد هستند. آتش یک واکنش است. محیط اطراف خود را ترکیب می کند، شخصیت خود را از بافت خود می گیرد. از یک طرف در ذغال سنگ نارس می سوزد، از طریق دیگر در چمنزار علف بلند، و از طریق درخت کاج می سوزد. در کوه ها متفاوت از دشت ها رفتار می کند. وقتی هوا خشک و نسیم است، گرم و سریع می سوزد و ممکن است در مه اصلا نسوزد. این یک شکل دهنده است.


ایده فکری آتش نیز یک تغییر شکل است. عناصر دیگر رشته های دانشگاهی را پشت سر خود دارند. تنها واحد آتش نشانی در محوطه دانشگاه، آتش نشانی است که با به صدا درآمدن زنگ هشدار، خودروهای اورژانسی را ارسال می کند. در دوران باستان، آتش به عنوان یک اصل اساسی طبیعت در کنار سایر عناصر ایستاده بود. در سال 1720، هرمان بوئرهاو، گیاه شناس هلندی، هنوز می توانست بگوید: «اگر در توضیح طبیعت آتش اشتباه کنید، خطای شما به تمام شاخه های فیزیک سرایت می کند، و این به این دلیل است که، در تمام تولیدات طبیعی، آتش ... همیشه عامل اصلی است.


در پایان قرن هجدهم، آتش از پایه خود پایین آمد و به عنوان زیرمجموعه ای از شیمی و ترمودینامیک، و تنها به حوزه های کاربردی مانند جنگلداری توجه داشت. آتش دیگر یکپارچگی فکری نداشت: آن را برگرفته از اصول دیگر و اساسی تر می دانستند. درست در زمانی که آتش باز شروع به بازنشستگی از زندگی روزمره کرد، بنابراین یک رکود طولانی از زندگی ذهن آغاز شد.


اصول آتش در جهان زنده قرار دارد. زندگی نیازهای آتش اکسیژن را ایجاد کرد. زندگی سوخت ها را ایجاد کرد. شیمی آتش یک بیوشیمی است: آتش آنچه را که فتوسنتز کنار هم قرار می دهد از هم جدا می کند. وقتی در سلول ها اتفاق می افتد، آن را تنفس می نامیم. هنگامی که در جهان گسترده رخ می دهد، آن را آتش می نامیم.


به محض اینکه گیاهان در حدود 440 میلیون سال پیش زمین های دوره سیلورین را مستعمره کردند، سوختند. از آن زمان تاکنون سوخته اند. آتش ها از کاج، چمنزار و حشرات قدیمی تر هستند. اما آتش های طبیعت در مکان و زمان تکه تکه هستند. برخی مکان ها، برخی دوره ها، به طور معمول می سوزند. دیگران، به صورت اپیزودیک؛ و تعداد کمی، فقط به ندرت. ریتم اصلی خیس کردن و خشک کردن است. یک منظره باید به اندازه کافی مرطوب باشد تا مواد قابل احتراق رشد کند، و حداقل گاهی اوقات به اندازه کافی خشک باشد تا اجازه سوختن آنها را بدهد. بیابان های شنی نمی سوزند زیرا چیزی رشد نمی کند. جنگل های بارانی نمی سوزند مگر اینکه طلسم خشک رطوبت را از بین ببرد. بیوم های غنی از ذرات ریز مانند سرخس، درختچه ها و سوزن های مخروطی ها می توانند به راحتی و سریع بسوزند. مناظر مملو از ذغال سنگ نارس یا مملو از تنه های بزرگ به خوبی می سوزند و تنها زمانی که تحت تأثیر خشکسالی قرار می گیرند.





امتیاز دهی به مقالهScoring the article



 
ثبت نظر یا سوالRegister comments or questions
نام و نام خانوادگیfirst name and last name
ارسال
نظراتComments   (0)
ترتیب
دلار: 72,829تومانبیت کوین: 103,189 دلار
728290
fa